گودرزی دیباج: فقه هیچگاه مزاحم هنر نبوده است
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۱۱۸۱۸
مرتضی گودرزی دیباج گفت: مبانی مختلف هنر اسلامی را آموزش نداده و تبدیل به درس نکردهایم. همین موضوع باعث میشود که یک مسجد ساخته میشود اما هیچ ربطی به هنر اسلامی ندارد.
به گزارش مشرق، جدیدترین قسمت از ویژه برنامه «رستاخیز واژهها» به بررسی خدمات متقابل اسلام و هنر نقاشی پرداخت. مرتضی گودرزی دیباج و محمدمهدی رسولی مهمان این قسمت از برنامه بودند و درباره ابعاد مختلف هنر نقاشی و ارتباط آن با اسلام صحبت کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرتضی گودرزی دیباج، نقاش و پژوهشگر در ابتدای این جلسه گفت: به نظرم چکیده بحث امروز ما پاسخ به این سؤال است که آیا اسلام به هنر خدماتی داشته و برعکس، هنر به اسلام خدماتی داشته است یا خیر؟ در پاسخ به سؤال اول باید دستهبندی دقیقتری انجام بدهیم و این سؤال را بپرسیم که اسلام به هنر، خدمت کرده یا تأثیر گذاشته است؟ تأکید میکنم که اسلام بر هنر تأثیر داشته است، اما پاسخ به این سؤال که آیا اسلام به هنر خدمت کرده یا خیر، بسته به نوع جهانبینی ما متفاوت است.
اسلام به هنر، «برکت» داده است
وی اضافه کرد: اگر بخواهیم با نگاه گزندهای به این پرسش نگاه کنیم، چیزی دستگیرمان نمیشود، در حالی که اگر بخواهیم واقعبینانه نگاه کنیم متوجه میشویم که اسلام به هنر «خیر و برکت» رسانده است. به عبارت دیگر هنر به عنوان دستمایهای بسیار لطیف در دستان این تفکر قرار گرفته و برکت پیدا کرده است. مصادیق این موضوع در آثار هنری خلق شده در سراسر دنیا، از دور ترین نقاط آفریقا تا شرق دور تجلی پیدا کرده است. به عبارت دیگر میتوان گفت که اسلام باعث معنابخشی به آثار هنری شده است.
افغانستان، جلوهای بیتکلف از هنر اسلامی است
این نقاش و پژوهشگر با اشاره به جلوههای ناب هنر اسلامی گفت: درست است که ایران مهد ناب هنر اسلامی است، اما جلوه بیتکلف آن را در ماوراءالنهر یعنی آسیای میانه امروزی نظیر افغانستان میتوانید ببینید، چرا که در آنجا آموزههای دینی و هنری دستنخورده مانده و هنرمند کاملاً براساس باور و اعتقادات خود دست به خلق اثر هنری زده است.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود به خدمات هنر به اسلام اشاره کرد و گفت: در نقطه مقابل، اگر بخواهیم خدمات هنر به اسلام را مورد بررسی قرار بدهیم باید در سطحی کلانتر مفهوم هنر اسلامی را مورد توجه قرار بدهیم. هنر اسلامی دارای چند مؤلفه است؛ اولین مؤلفه این است که هنر اسلامی برخلاف هنر مسیحیت که تلاش دارد عالم خیال را تجسم ببخشد، سعی دارد نمونههای عینی را به تصویر بکشد. ویژگی دوم هنر اسلامی این است که سراغ حقیقتی میرود که ورای جسم و ماده است. برای مثال، «واقعه کربلا» اتفاقی واقعی است اما حقیقت کربلا و قیام امام حسین علیه السلام در پشت آن نهفته است که حضرت زینب سلام الله علیها میفرمایند: «چیزی جز زیبایی ندیدم.»
هنر اسلامی کسلکننده نیست و تنوع فرم و رنگ دارد
وی خاطرنشان کرد: نکته دیگر این است که هنر اسلامی اصلاً کسلکننده نیست و تنوع فرم، نور و رنگ در آن به زیبایی دیده میشود. بنده معتقدم که جلوههای عالی هنر در فرهنگ اسلامی ایرانی خلق شده است. موضوع مهمی که در این جلسه باید اشاره کنم این است که در هیچجایی از فرهنگ اسلامی ندیدم که فقه مزاحم هنر شده باشد و نمیدانم چرا عدهای میگویند فقه باعث ایجاد محدودیت برای هنر شده است. بنده معتقدم هنرمند تا زمانی که مسلط بر بیان و زبان هنری نشده است که بتواند اثر فاخر خلق کند، حق ندارد به این حیطه ورود پیدا کند.
محمدمهدی رسولی، نویسنده و نقاش دیگر سخنران این جلسه بود. او گفت: قبل از اشاره به مفهوم هنر و اسلام باید مفهوم عمیقتری را مورد بررسی قرار بدهیم و آن هم انسان است. انسان قبل از اینکه هنرمند باشد، کسی است که مخاطب کلام وحی قرار گرفته است و به او یادآوری شده که چه هست و چه باید باشد. در چنین شرایطی، هنرمند این نغمهها را بیشتر به سوی خودش جلب کرده و با استفاده از هنر خود تلاش میکند تا انسان را به مقام متعالیتری برساند.
وی اضافه کرد: موضوع مهم دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که اسلام با ذات و فطرت آدمی کار دارد و اگر به آن فرصت تظاهر بدهیم میبینیم که نقاش مسلمان در اثر هنری خود سراغ فطرت پاک انسانی رفته است؛ یعنی دقیقاً سراغ همان مفهومی رفته که مورد تأکید اسلام است. باید توجه داشت که اساس و جوهر ذاتی هر اثر هنری، تجلی درونیات و خلقیات هنرمند است و اگر نباشد حلقه مفقودهای گم شده است.
قرن ۸ و ۹ جلوه درخشان هنر اسلامی است
گودرزی دیباج درباره تاریخچه هنر اسلامی گفت: در ۳ سده اول اسلام، حضور و ظهور تصاویر و نقاشی کمتر به چشم میخورد. یعنی هنر تصویرگری، نقاشی، مصور کردن کتب و ... کمتر وجود داشته است. مگر آنکه کاربرد خاصی مدنظر بوده است. برای مثال در کتاب طب، از نقاشی استفاده شده است. البته در کشورهایی خارج از شبه جزیره عربستان که اسلام به آنها رسیده است، نمونههای بیشتری از نقاشی به چشم میخورد. برای مثال در مصر و آفریقای مرکزی، آثاری دیده میشود که البته بسیار ضعیفاند. بنده معتقدم که جلوههای درخشان هنر اسلامی را از حدود قرن ۸ و ۹ به صورت جدیتر میبینیم.
وی اضافه کرد: میتوان گفت که در ایران، شمایلکشی از صفوی به بعد رونق پیدا میکند. حتی در دوران صفوی، پرترهکشیهایی رایج میشود اما هیچ ربطی به هنر اسلامی ندارد. به همین دلیل است که شمایلهای جدیتر را در دوره زندیه و افشاریه به بعد میبینیم.
۳ نقطه عالی از هنر اسلامی که در ایران ساخته شده است
او درباره جلوههای هنر اسلامی در ایران گفت: در کشورمان، ۳ نقطه عالی در هنر اسلامی وجود دارد که واقعاً عجایب این هنراند؛ مسجد شاه اصفهان، مدرسه چهارباغ اصفهان و مسجد گوهرشاد که هر کدام در دورههای مختلفی ساخته شدهاند. وقتی وارد مسجد گوهرشاد میشوید، میبینید که همه جنبههای هنر تجلی پیدا کرده است. البته باید اشاره کنم که مسجد شاه اصفهان محصول هنر اسلامی در دوران صفوی است که هنر فاخر اشرافمنشانه اسلامی به شمار میرود در حالی که مسجد گوهرشاد دارای باطن صمیمیتر و مردمیتری است.
دیباج ضمن گلایه از عدم بیان هنر اسلامی برای نسل جوان گفت: بخشی از هنر اسلامی ما برای محققین، هنرمندان و حتی نسل جوان بیان نشده است. اگر چیزی نوشته نشده به این معنی نیست که چیزی وجود ندارد. اتفاقاً میلیونها اثر هنری در گستره جغرافیای ژئوپلتیک اسلام با همین فرهنگ و جهان بینی خلق شده است، اما کمکاری و بیتوجهی سیستمها بدان باعث شده است که هنر اسلامی را به عنوان یک پدیده مورد نظر قرار بدهیم؛ پدیدهای که در دورهای مفید بوده و در دورهای دیگر مفید نبوده است. به همین دلیل است که سالها نمیتوانیم مسجدی منطبق بر اصول هنر اسلامی بسازیم. به نظرم لازم است که در ابتدا هنر اسلامی را واکاوی کرده و نشانهشناسی کنیم. سپس مبانی رنگ، فرم، نگاه حکمی اسلامی و ... از دل آن بیرون کشیده شود و سپس در دورههای آموزشی دانشگاهی و غیردانشگاهی تدریس شود.
از پل صدر میترسیم اما ساعتها زیر پل خواجو مینشینیم!
وی در پایان گفت: بنده معتقدم که مبانی مختلف هنر اسلامی را آموزش نداده و تبدیل به درس نکردهایم. همین موضوع باعث میشود که یک مسجد ساخته میشود اما هیچ ربطی به هنر اسلامی ندارد. البته فقط مسجد نیست. پل صدر ساخته میشود اما وقتی از زیر آن عبور میکنید هر لحظه میترسید که فرو بریزد در حالی که پل خواجو ساخته میشود و شما دوست دارید ساعتها زیر آن راه بروید و بنشینید. هنر اسلامی، هنر امیدزا و امیدپرور است. در هنر اسلامی هیچ رنگ و بویی از غم دیده نمیشود و ملالآور نیست. این پارامترها در هنر فرش، معماری و ... کاملا به چشم میآید.
منبع: تسنیممنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا تحولات افغانستان واقعه کربلا مسجدگوهرشاد حضرت زینب مدرسه چهارباغ اصفهان برنامه رستاخیز واژه ها هنر اسلامی گودرزی دیباج اسلام به هنر ساخته می شود بنده معتقدم قرار بدهیم شود اما اثر هنری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۱۱۸۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر با ترجمه سید مهدی شجاعی به چاپ ششم رسید
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،شجاعی در این کتاب نظر به اهمیتی که برای این فراز از نهجالبلاغه به عنوان منشور و آئیننامه حکومت اسلامی قائل بوده است، آن را به صورت مجزا در قالب کتابی آورده است.
شیوه ترجمه این متن ارائه همزمان متن با ترجمه است. شجاعی در صفحات این کتاب متن فارسی و به دنبال آن و در کنارش، متن عربی این نامه را قرار داده است و سعی کرده با استفاده از سادهترین و شیواترین عبارات از عهده ترجمه این اثر برآید. نکته قابل توجه در این ترجمه آهنگین بودن آن و تلاش برای ارائه متنی است که بیآنکه به دنبال روایتی شاعرانه در ترجمه باشد توانسته آهنگی حماسی به خود بگیرد و به شکلی خاص عبارات را در پی هم و به منظور ترجمه قرار دهد.
شجاعی که پیش از این نیز در حوزه ترجمه آثاری همچون ترجمه برخی از ادعیه را در قالب کتاب عرضه کرده است، در این اثر تازه به تناسب و اقتضای محتوا سعی کرده تا اثری را پدید بیاورد که همانند متن عربی آن، صلابت یک نامه و در عین حال شورانگیزی توصیههای دنیوی و اخروی آن را در خود دارا باشد.
یکی دیگر از نکات قابل توجه درباره این کتاب مقدمهای است که شجاعی برای این اثر تالیف کرده است. او در مقدمه خود به نوعی هدف از حکومت در اسلام و آنچه به عنوان خلافت و حکمرانی در این آئین بر مسلمانان رفته را مرور و در ادامه از زبان خود درباره منشور حکومت علوی و اسلامی که برگرفته از نهج البلاغه است و در نامه حضرت امام علی(ع) به مالک اشتر متبلور میشود نکاتی را بیان کرده است.
شجاعی در این مقدمه که برای فهم محتوای این نامه، متنی کارساز و دقیق به شمار میرود، نخست تقسیم بندی حکومت اسلامی به دو شیوه حکومت برگرفته از اسلام علوی و حکومت برگرفته شده از اسلام اموی را معرفی و ترسیم میکند و برای هر یک از آنها نیز شاهد مثالی را برمیشمارد. در ادامه شجاعی با بیان مختصر ویژگیهای هر یک از دو شکل از آیین مسلمانی و حکومت داری، به بایستههای و ضرورتهای قواعد حکومت از منظر اسلام حقیقی اشاره کرده و نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر را نماد و سمبل خلق این قواعد معرفی میکند و از مخاطب میخواهد این فرمان را به عنوان شاخصی برای بررسی رفتارهای دولتمردان مورد استفاده قرار دهند و با آن دست به شناسایی و واکاوی کارنامه عمل آنها بزنند.
شجاعی همچنین از این عهدنامه در بخشی از مقدمه خود به عنوان مهمترین سند در حمایت از حقوق بشر در تمامی دنیا یاد کرده است و تاکید دارد که از ابتدای خلق بشریت تا کنون هیچ سندی به مانند این به تعریف حدود رابطه میان مردم و حکومت نپرداخته است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901728